نوشته شده توسط : کاظم رستمی

باز روزی گذشت

و من هنوز در خاطراتم مبهوت

نگاه کودکی گرسنه

که جنگ خانمانش را به آتش کشیده است

و خیابان ها خوب می دانند

بمبی که روی سرمان خراب می شود

چند نفر را به دیار باقی خواهد فرستاد

قهوه ها بوی لجن می دهند

و چایی ها بوی بادام تلخ

تلخ تر از همه ی رؤیاهای به حقیقت نرسیده

دم از دموکراسی زدن حرف عاقلانه ای نیست

وقتی امروز نفسهای آخر را بکشی



:: بازدید از این مطلب : 637
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

یادمان نرود

کودکی زیر آوار جان می دهد

و کودکی گرسنه نمی تواند

چشمانش را روی هم بگذارد

دردها که زیاد شوند

خودم را گم می کنم

من دکتر نیستم

من تنها می توانم خوب بشنوم

از عمق ادراکی که می نویسد

دیروز کودکی زیر آوار جان داد

امروز مرثیه ای می نویسند

فردا روز خاک سپاری است



:: بازدید از این مطلب : 631
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 3 مرداد 1393 | نظرات ()